مرثيه و تاريخچه مرثيه سرايي
مرثيه
رثاء و مرثيه عموما به اشعاري اطلاق ميشود كه شاعر در ماتم از دست دادن عزيزان و دوستان و مصائب پيشوايان دين و ائمه اطهار(ع) ميسرايد و گريه و زاري سر ميدهد.
مرثيه سرا، نوحه سرايي را طوري آغاز ميكند كه در ضمن آن بتواند به بر شمردن اوصاف پسنديده و مناقب و بزرگيهاي شخصيت از دست رفته بپردازد و صاحبان عزا را به صبر و شكيبايي و مفاهيم ارزشمند زندگاني پس از مرگ و اينكه زندگي دنيا زودگذر است، دعوت كند. ولي آنچه بيشتر در ادبيات فارسي متداول شده و مرسوم است و در واقع بخش اساسي مراثي به زبان فارسي را تشكيل ميدهد، همان ذكر مصائب سالار شهيدان و اعوان و انصار آن حضرت در واقعه جانگداز كربلاست كه شعراي معتقد اعم از شيعه و سني را بر آن داشته است كه شعر يا اشعاري را درباره اين حادثه دلخراش بسرايند.
تاريخچه مرثيه سرايي
مطالعه تاريخ شعر فارسي از دورترين ايام تاكنون نشان ميدهد كه شعر مرثيه از زمان رودكي با اشعاري كه رودكي در رثاي شهيد بلخي و ديگران سروده و يا برخي اشعار ديگر كه از معاصران رودکي به جا مانده ـ آغاز شده است.
البته اشعار ديگري از نوع مرثيه از رودكي به جاي مانده است كه صرفا در رثاي پادشاه و امير و وزيري نيست، بلكه بيان حالات دروني و احساسات و عواطف شخصي است كه به دور از هرگونه تكلف و تصنع سروده شده است. مانند اين شعر معروف:
اي آنـكه غمگني و سزاواري و از نهان سرشك همي باري
يا قصيده معروف رودكي:
مرا بسود و فرو ريخت هر چه دندان بود نبـود دنـدان لا بـل چـراغ تـابـان بـود
كه حاكي از تألمات روحي و مراتب حزن و اندوه شاعر به خاطر از دست دادن ايام جواني و فرا رسيدن دوران پيري و تنگدستي ميباشد.
قالبهاي مرثيه سرايي
شاعران فارسي زبان در بيان احساسات دروني خويش در فقدان عزيزان و خويشاوندان از قالبهاي قصيده، ترجيع بند، تركيب بند، مثنوي، غزل، رباعي و قطعه استفاده ميكردند كه بررسي اجمالي دواوين شعر و تذكرهها مُبَيِّن اين نظر است.
انواع مرثيه از جهت مخاطب
مرثيه انواع مختلفي دارد كه عبارتند از:
- مرثيههاي رسمي و تشريفاتي.
- مراثي شخصي.
- مراثي فلسفي.
- مراثي مذهبي: اما آنچه بيشتر تازگي دارد و از ظهور آن بيش از چند قرن نميگذرد همان مراثي مذهبي است كه اختصاص به مذهب تشيع دارد.
- مراثي رسمي و تشريفاتي
اين مراثي بيشتر از طرف شعراي درباري و بيشتر در رثاي پادشاهان و وزيران گفته ميشد و به ابراز مصائبي كه براي آنان پيش آمده اختصاص داشت. البته جنبه اغراق و مبالغه بيش از حد در تعظيم و تكريم شخص متوفي در آنها به چشم ميخورد كه به عنوان نمونه ميتوان از مرثيه فرخي در رثاي سلطان محمود نام برد.
- مراثي شخصي
مرثيهاي است كه شاعر در تعزيت و از دست دادن فرزند و عزيزان و دوستان با كمال سوز بيان كرده است. مانند سوگنامه فردوسي در مرگ فرزندش و يا مراثي خاقاني و مسعود سعد و كمال الدين اصفهاني و سعدي و حافظ و نظامي و ديگران، يا مراثي شعرا در رثاي دوستان خود مثل مرثيه رودكي در مرگ شهيد بلخي:
كـاروان شهيـد رفت از پيش وان ما رفته گير و مي انديش
از شمار دو چشم يك تن كم وز شمـار خـرد هـزاران بيش
- مراثي فلسفي
مرثيهاي است كه در آن شاعر از احساسات خود نسبت به مرگ و حيات و افسوس بر كوتاهي عمر و اينگونه مسائل سخن گفته است. مانند اين شعر:
افسوس از اين عمر گرانمايه كه بگذشت مـا از سـر تـقـصيـر و خـطا در نگذشتيم
اقسام مراثي از جهت عموميت
مرثيه از جهت عام و خاص بودن نيز به دو قسم تقسيم مي شود که عبارت است از :
الف) مراثي خصوصي(شخصي).
ب) مراثي عمومي.
الف)مراثي خصوصي
شامل گريه و مرثيه ما بر عزيزان و خاصان و نزديكان ماست كه سه بخش دارد:
- مراثي خاص:كه شامل مرثيه بر خويشان و نزديكان است.
- مراثي اخص:كه شاعري يا گويندهاي بر خويشتن گريه ميكند و در رثاي خود شعري ميسرايد كه بعضي از مضامين آن در حكمت و بعضي ديگر مرثيه ميباشد. مثل مراثي ايرج و پروين اعتصامي كه روي قبر آنها نوشته شده است. مثلا پروين اعتصامي در يكي از ابيات شعر خود ميگويد:
اين كه خاك سيهش بالين است اخـتـر چـرخ ادب پـرويـن است
- مراثي اخس:پايين ترين نوع مرثيه است كه گوينده در رثاء حيواناتي مثل اسب و گاو و پرنده و چرنده خويش مرثيه بسرايد.
ب) مراثي عمومي
مرثيه هايي که در مصائب عمومي ـ كه به كل مردم تعلق دارد ـ سروده مي شود ، مراثي عمومي نام دارد. مصائب عمومي را ميتوان در سه بخش تقسيم كرد:
- رزايا:مصيبتهاي بزرگان و قهرمانان و عالمان و فقيهان.
- بلايا:فاجعههاي عظيم اعم از زلزله و سيل و جنگ كه موجب خسارتهاي بزرگ ميشود و همگان را متأثر ميكند.
- مصائب بزرگ:مصائب انساني بزرگ كه از ويژگيهاي آن اين است كه به زمان و مكان خاصي محدود نميباشد و به همه انسانها در همه اعصار مربوط ميشود. چنانچه فرمودهاند:
«كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا و كل شهر محرم» مراثي حضرت سيد الشهدا از اين گونه است.
گذري اجمالي بر مرثيه سرايي در ايران
زمان رواج مرثيه مذهبي
توجه شعرا به موضوعات مذهبي تقريبا از قرن نهم در ادبيات ايران معطوف گرديده است و در تذكرهها و تواريخ ادبيات به تفصيل درباره آن صحبت شده است. ولي مشهورترين اين شعرا ابن حسام قهستاني است كه خاوران نامه را در شرح غزوات حضرت علي (ع) سروده است.
با رسميت يافتن مذهب شيعه در زمان صفويه، رواج مرثيه سرايي به اوج خود رسيد. معروفترين شاعر اين دوره محتشم كاشاني (متوفي در سال 996) سرودن مرثيه را وجهه همت خود قرار داد و باب تازهاي در اين قسم شعر باز كرد و به حق در ساختن مرثيه قدرت و مهارت بسزايي از خود نشان داد كه تركيب بند مؤثر و سوزناك او در شرح وقايع كربلا گوياي اين واقعيت است.
شعراي دوره بازگشت ادبي نيز، چون وصال و صباحي بيدگلي و ملك الشعراي بهار ؛ تركيب بندهاي بسيار فصيح و سوزناكي در ذكر شهادت و شرح مصيبت حضرت سيدالشهدا (ع) با الهام از تركيب بند محتشم سرودند و شعراي بعد هم اين روش را ادامه دادند و از اين زمان به بعد است كه در كمتر دوراني به چشم ميخورد كه اشعار مرثيه سروده نشده باشد.
بعنوان مثال مرثيههاي خوبي كه از يغماي جندقي و ملك الشعراي بهار و ديگران به جاي مانده است كه اگر كسي بخواهد به جمع كردن مراثي خوب اقدام كند خود چندين دفتر را در بر خواهد گرفت.
در زير منابعي جهت اطلاع بيشتر در موضوع مرثيه معرفي ميگردد:
- بهار و ادب فارسي ـمحمد گلبن
- تاريخ ادبي ـ ادوارد براون
- تاريخ ادبيات فارسي ـ دكتر صفا
- تاريخ قطور نثر فنيـ دكتر حسين خطيبي
منبع: یاس کبود