Quantcast
Channel: مرجع دانلود نوحه هاي افغانستاني
Viewing all articles
Browse latest Browse all 223

دعاى حضرت موسى عليه السلام

$
0
0
   دعاى حضرت موسى عليه السلام

در حكايت شانزدهم باب سوم گلستان سعدى آمده است :
موسى (على نبينا و عليه السلام ) درويشى را ديد كه از برهنگى به ريگ اندر شده ، گفت : يا موسى دعايى كن تا حق تعالى مرا كفافى دهد كه از بى طاقتى به جان آمده ام .
موسى دعا كرد و برفت ، پس از چند روز كه از مناجات بازآمد مر او را ديد گرفتار و خلقى انبوه بر او گرد آمده ، گفت : چه حالتست ؟
گفتند: خمر خورده و عربده كرده و كسى را كشته و اكنون به قصاصگاهش ‍ مى برند... (86)




عام بودن دعا


جناب استاد علامه حسن زاده آملى فرمودند: رساله اى در امامت نوشتم چون به پايان رسيد آن را به حضور شريف استاد علامه طباطبايى صاحب تفسير الميزان رضوان الله تعالى عليه ارايه دادم ، مدتى در نزد او بود و لطف فرمودند و يك دوره تمام آن را مطالعه فرمودند. در يك جاى آن رساله دعاى شخصى درباره خودم كرده بودم كه بار خدايا مرا به فهم خطاب محمدى صلى الله عليه و آله و سلم اعتلاء ده . در هنگام رد رساله به اين جانب فرمود: آقا! تا من خودم را شناختم دعاى شخصى در حق خودم نكردم بلكه دعايم عام است .(87)



دعاى ندبه



برادر مهدى در محضر علامه حسن زاده شروع به صحبت كردند و گفتند: دوستان ما بحمدالله چندين سال است جلسه دعاى ندبه اى دارند و صبحهاى جمعه دور هم جمع مى شوند و دعاى ندبه مى خوانند ولى آن چنان حالى كه بايد داشته باشيم ، نداريم ، چه كنيم كه يك حال و انقلاب درونى در ما ايجاد شود كه اقلا دعاها را با سوز و گداز بيشترى بخوانيم ؟ شما بفرماييد چه كنيم ؟
استاد با لبخند خاصى فرمودند: آقا جان دعاى ندبه بخوانيد، بله بايد دعاى ندبه خواند!! راه همين است آقا، البته استقامت داشته باشيد، ول نكنيد، خسته نشويد، استقامت و مداومت را در حد وجوب داشته باشيد، راه رسيدن به حقيقت مجاز است . شما مجاز را قنطره حقيقت بگيريد، من در يك غزل - البته به دروغ ! گفته ام : ((به حقيقت برسيدم ولى از راه مجاز)). سعى كنيد عملا كار كنيد، رفتارتان را پاك كنيد: كونوا لنا زينا و لاتكونوا لنا شينا.(88)




دعاى كميل



كميل مى گويد: با مولايم اميرالمؤ منين در مسجد بصره نشسته بودم و اصحابش با او بودند، به بعضى از آنان گفت : معنى قول خداى عزّوجلّ فيها يفرق كل امر حكيم چيست ؟
امام فرمود: شب نيمه شعبان است ، سوگند به كسى كه جان على در دست او است هيچ بنده اى نيست مگر اين كه جميع خير و شر براى او در اين شب تا همان شب آينده مقسوم است ، و هر بنده اى كه اين شب را احياء كند و دعاى خضر عليه السلام را بخواند دعاى او به اجابت مى رسد، پس چون حضرت منصرف شد و مراجعت فرمود، شب به خدمت او رفتم همينكه مرا ديد پرسيد كه اى كميل چه مى خواهى و چه چيز سبب آمدن تو شده است ؟ گفتم : يا اميرالمؤ منين عليه السلام به طلب دعاى خضر آمده ام . فرمود: بنشين اى كميل چون اين دعا را حفظ كردى در هر شب جمعه يا در هر ماه يك بار و يا در سال يك بار و يا در عمر يك بار بخوان تا از بدى ها بازداشته شوى و يارى شده و روزى داده شوى و هرگز از آمرزش محروم نمانى ، اى كميل طول صحبت تو با ما موجب شد كه چنين نعمت و عطايى را به تو ببخشم .
چقدر كميل همّت و عزم داشت ، چقدر عشق و شوق داشت ، چقدر تشنه و طالب بود كه تا چيزى سراغ گرفت در راه تحصيل آن شد، و شب به خدمت امام رسيد و دعاى خضر را از آن جناب طلب كرد و از آن حسن طلبش و صفاى سريره و هدف مقدسش چنين سفره پربركت دعاى خضر عليه السلام را براى همه اهل حال و دعا و مردم صاحب دل گسترده است و چنين اثر قيم و قويم را از خود به يادگار گذاشته است و دعاى خضر را دعاى كميل كرده است ، آرى بايد گدايى كرد كه جواد گدا مى خواهد.

بانگ مى آيد كه اى طالب بيا
جود محتاج گدايان چون گدا
جود محتاج است و خواهد طالبى
هم چنان كه توبه خواهد تايبى
جود مى جويد گدايان و ضعاف
هم چو خوبان كاينه جويند صاف
روى خوبان ز آينه زيبا شود
روى احسان از گدا پيدا شود
و امام عليه السلام به كميل فرمود: طول صحبت تو با ما موجب احسان چنين عطايى شده است پس پيدا است كه كميل خيلى ملازم آن حضرت بود.(89)





پيرزن به بهشت نمى رود!

مروى است صفيّه بنت عبدالمطلب كه عمه حضرت رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم است ، روزى نزد حضرت آمد در حالى كه پير شده بود، گفت : يا رسول الله دعا كن تا من به بهشت روم .
حضرت بر سبيل طيب فرمود كه : زنان پير به بهشت نخواهند رفت .
صفيه از مجلس حضرت برگشت و مى گريست . حضرت تبسم فرمود و گفت : او را خبر دهيد كه اول پيرزنان جوان شوند، آن گاه به بهشت روند و اين آيت بخواند: انا انشاءنا هنّ انشاء فجعلنا هن ابكارا.(90)
يعنى به درستى كه ما بيافريديم زنان را در دنيا آفريدنى پس خواهيم گردانيد ايشان را دختران بكر و دوشيزه در آخرت كه ايشان را به بهشت در آريم .(91)



دعاى ابوذر


چنان كه ابن بابويه - عليه الرحمة - از امام صادق عليه السلام به سند معتبر روايت كرده است كه روزى ابوذر - سلام الله عليه - بر پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم گذشت ، جبرييل به صورت دحيه كلبى در خدمت آن حضرت به خلوت نشسته و سخنى در ميان داشت ؛ ابوذر گمان كرد كه دحيه كلبى است و با حضرت حرف نهانى دارد، بگذشت .
جبرييل گفت : يا رسول الله ابوذر بر ما گذشت و سلام نكرد؛ اگر سلام مى كرد، ما او را جواب سلام مى گفتيم ، به درستى كه او را دعايى هست كه در ميان اهل آسمانها معروف است ؛ و چون من عروج كنم ، از وى سؤ ال كن .
چون جبرييل برفت ، ابوذر بيامد. حضرت فرمود كه اى ابوذر، چرا بر ما سلام نكردى ؟
ابوذر گفت : چنين يافتم كه دحيه كلبى در حضورت بود و براى امرى او را به خلوت طلبيده اى ، نخواستم كلام شما را قطع كنم .
حضرت فرمود كه جبرييل بود و چنين گفت ، ابوذر بسيار نادم شد. حضرت فرمود: چه دعاست كه خدا را به آن مى خوانى كه جبرييل خبر داد كه در آسمانها معروف است ؟
گفت اين دعا را مى خوانم : اللّهم انّى اساءلك الايمان بك و التصديق بنبيك و العافية من جميع البلاء والشّكر على العافية و الغنى عن شرار النّاس .(92)











Viewing all articles
Browse latest Browse all 223

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>