شعر مدح حضرت زینب (س)
عشق زینب با حسینش ماورای عشق بود
در فضای قلب زینب هم هوای عشق بود
کوفه و شام و مدینه ، کربلا و خاک غم
این همه صبر دل او از صفای عشق بود
اوکه معصومه است عصمت گرد رویش می دوید
زینب از روز عزل قلبش برای عشق بود
اشک خون از دیده می ریزد ز داغ و درد عشق
در دل زارش همی درد و بلای عشق بود
تو مگو ما را که او زد سر به محمل از چه بود
چون که لبهای حسینش در نوای عشق بود
شد تمام هستی او هم فدا در راه عشق
روح و جسم و قلب هر عاشق فدای عشق بود
زینب غمدیده لیلا و حسین مجنون او
عشق لیلا بهر این مجنون فرای عشق بود
از غمش داغی به جان عشق افتاد و ببین
ذکر یا زینب مدد را که دوای عشق بود
در دل ارباب ما جز عشق خالق هیچ نیست
سر جدا گشتن به راه او بهای عشق بود
عاشق ارباب ما خود را به او بسپار چون
از ازل رزق دل عاشق به پای عشق بود
خوش بحال قلب زینب لذتی در عشق دید
کربلای غم برایش دلسرای عشق بود
ای دل من از همین الآن بیا با من بده
جان به عباسش که مرد با وفای عشق بود
پرچم عباس هر دم ذکر یا زینب بگفت
ذکر یا زینب مدد حک بر لوای عشق بود
سروده جعفر ابوالفتحی
…
نوحه زینب(س)
عمه سادات،بی قراره
غصه و غمهاش،بی شماره
تموم غصش،غم یاره
تنها امیدش،بی پناهه
روزای سختی،توی راهه
رو خاک سوزان،پا می زاره
ذکر آسممونها(وای زینب)۳ وای
ذکر کهکشونها(وای زینب)۳ وای
ذکر خاک صحرا(وای زینب)۳ وای
ذکر سینه زنها(وای زینب)۳ وای
شعله می کشه خورشید
زمین می سوزه از تب
ابرا همه می بارن
توی چشای زینب
میون سینه،دلی که تنگه
غم غروب رویا شه
شان نزول،سوره بارون
توی فرات چشماشه
عمه سادات بی قراره
غصه غمهاش،بی شماره
تموم غصش،غم یاره
تنها امیدش،بی پناهه
روزای سختی،توی راهه
رو خاک سوزان،پا می زاره
ذکر ریگه صحرا(وای زینب)۳ وای
ذکر سینه زن ها(وای زینب)۳ وای
کبوترا بی تابن،تو آغوش محملها
توی نگاها پیداست،بی قراره دلها
از انعکاس،خبر تخلی
دل شریعته بی تابه
رو نیزه هایی،که بی شماره است
یه سر سرخی می تابه
حالت صحرا،که عجیبه
غرق سکوتی،پر فریبه
پر از نسیم،بوی سیبه
غروبه سردش،پر رازه
مثه شبایی،که درازه
سینه خورشید بی شکیبه
عمه سادات،بی قراره
غصه غمهاش،بی شماره
تموم غصش،غم یاره
بیا توی آغوشم،داداش پریشونم
توی نگاه تلخت،دردت ورو می خونم
عزیز خواهر،تب نفسهات،دل من و می لرزونه
اگه نباشی،حتی یه لحظه،تمومه دنیا زندونه
دلشوره من،بی حسابه
بگو که اینها،همه خوابه
لشکر دشمن،یه سرابه
بغض غریبی،تو گلومه
بارون چشمام،نا تمومه
پر از سؤال،بی جوابه
عمه سادات،بی قراره
غصه و غمهاش،بی شماره
تموم غصش،غم یاره
نوحه غصه زینب (س)
دلخون تر از ابر و طوفان،غمگین تر از باد باران
مانده به راه برادر،تنها ترین چشم گریان
(من زینبم زینبم من)۲
(از غصه جان بر لبم من)۲
آه اشک در سینه مانده،جانش که بر لب رسیده
نقش دلش شد عزای،یک بانوی قد خمیده
رفتی ندیدی که زینب،در کوچه ها در به در شد
در موج نا محرمان بود؛با قاتلت همسفر شد
(من زینبم زینبم من)۲
(از غصه جان بر لبم من)۲
دلخون تر از ابر طوفان،غمگین تر از باد باران
مانده به راه برادر،تنها ترین چشم گریان
(من زینبم زینبم من)۲
(از غصه جان بر لبم من)۲
یادم نرته نوایت،دل از من و نیزه ها برد
افتاد در پیش طفلت،سنگی که کنج لبت خورد
آه ای سفر کرده بازا،بازا و بنگر دوباره
این مرگ تدریجی من،جان دادن بی شماره
یادم نرفته که عباس،در اضطرابم نیامد
من ماندم و نا قه غم،اما رکابم نیامد
…
منبع :سایت امام ۸ و کتاب سوگنامه حسینی